مقدمه
بشر، میل و علاقه زیادى به شنیدن و خواندن داستان دارد و این اشتیاق ، در نهاد هر انسانى وجود دارد. البته این میل و علاقه از دوران کودکى و نوجوانى شروع مى شود. قرآن کریم نیز گاهى مطالب اخلاقى و تربیتى را در قالب داستان بیان مى کند تا براى مردم سرمشق زندگى باشد و به همین جهت ، این جانب تصمیم گرفتم به خواست خداوند متعال ، داستانهایى را پیرامون چند موضوع انتخاب کنم تا شاید ان شاءاللّه کمکى در راه نشر معارف اسلامى باشد. و اولین موضوع را «نماز» قرار دادم . (البته این تعداد داستان ، انتخابى است از میان داستانهاى بسیارى که پیرامون این موضوع وجود دارد). امید است که مفید واقع شود ان شاء الله تعالى .
جابر بن عبدالله انصارى گوید:
روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم که مشغول نماز است، حضرت به او خطاب کرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مىدانى که چگونه و براى چه مىباشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن کسى که محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است که تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض کرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تکبیر آن است که خداوند، سبحان و منزّه است از این که داراى قیام و قعود باشد.
دومین تکبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حرکت و سکون نمىباشد.
سومین تکبیر یعنى؛ نمىتوان خداوند را به جسمى تشبیه کرد.
چهارمین تکبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمىشود.
پنجمین تکبیر مفهومش آن است که خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مىکند.
ششمین تکبیر معنایش این است که زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تکبیر یعنى؛ بدان که خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى رکوع آن است که مىگویى: خداوندا! من به تو ایمان آوردهام و از آن دست بر نمىدارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از رکوع بر مىدارى و مىگوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آوردهاى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى که سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاک آفریدهاى؛ و سر بلند کردن از سجده یعنى؛ مرا از خاک خارج گرداندهاى.
و همین که دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاک بر مىگردانى؛
و چون سر بلند کنى گویى: و مرا از درون همین خاک در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مىگردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهلبیت او علیهم صلوات الله مىباشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، که در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.
منبع:
مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.
اگه تا حالا نماز نخوندی یا نمازاتو بی حس و حال و شُل و ول میخونی داستانهای زیر رو بخون:
1- اهتمام على علیه السّلام به نمازاول وقت
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
هنگامى که على علیه السّلام در جنگ صفّین سرگرم نبرد بود، در میان هر دو صف کارزار، مراقب حرکت و وضعیّت خورشید بود (تا ببیند چه وقت به وسط آاسمان مى رسد تا نماز ظهر را بخواند).
ابن عبّاس عرض کرد: ((یا امیرالمؤ منین
مرحوم آقا در منزل مردی به نام حاج آقا کلاهدوز، رو به روی حمام نقلی مستأجر بود. هر ماه رأس موعد مقرر، اجاره بها را پرداخت می کرد. هر چه آقای کلاهدوز می گفت: "آقا، من خانه را به عنوان اجاره به شما نداده ام، شما نمی خواهد اجاره بدهید." آقا توجهی نمی کرد و ماه به ماه اجاره منزل را پرداخت می کرد و می فرمود: «اگر از من اجاره نگیری از این جا می روم و اگر این مقدار کم است، از این جا بروم. چون بیشتر از این توان پرداخت ندارم.»
آقای کلاهدوز می گفت: حالا که اصرار می فرمایید، لااقل در طبقه بالا که تمیزتر است، ساکن شوید. ولی در جواب می شنید: «پول اجاره طبقه بالا را ندارم و جایی که نتوانم اجاره اش را بدهم، نمی نشینم.»
*
یکی از افرادی که آن موقع کودک بود، نقل می کند: «محل بازی ما معمولا" جلوی مسجد بود طبق معمول هم سر و صدا داشت. روزی هنگام بازی، کسی از طرف آقا آمد و گفت: آقا فرموده اند: بزرگتر بچه ها نزد من بیاید، بعد از مشورت، بچه ها مرا انتخاب کردند. رفتم خدمت ایشان. وقتی خدمت ایشان رسیدم، خیلی احترام گذاشت، بعد فرمود: داداشی نمی خواهی با من رفیق بشوی، با این کلام خیلی در دلم ذوق کردم و مجذوب ایشان شدم. فردا شب تمام بچه های محل را به مسجد بردم، یادم نمی رود صحنه خیلی جالبی اتفاق افتاد، همه صف اول ایستاده بودیم و در همان حال بازیگوشی می کردیم و همدیگر را هل می دادیم. بالاخره صبر یکی از نمازگزاران تمام شد و فریاد زد مسجد جای بازی نیست و ما خیلی ترسیدیم، آقا ابتدا آن شخص را آرام کرد. بعد از آرام شدنش برای اینکه اهمیت کار را به او بفهماند، فرمود: اگر من و شما را سر خیابان لاله زار رها کنند، مستقیم به مسجد امین الدوله می آییم، اما این بچه ها در طول مسیر ممکن است ده جا گیر کنند، دام های شیطان گسترده است، با این وضعیت باید این بچه ها را جذب مسجد کنیم.»
او را به نام شیخ محمد حسین نفتی، و بعدها زاهد می شناختند. او ابتدابه شعل نفت فروشی مشغول بود و در آن سالها نیز مردی مومن و بی رغبت به دنیا بود و گاه به گاه در درس مرحوم آقا سید علی مفسر حاضر می شد.
نویسنده : رحیمی، مهری
نام نشریه : بیّنات
شماره نشریه: 59
شماره صفحه: 23-42
تاریخ انتشار: 1387-09-28
کد مقاله: 87653
دریافت فایل pdf
چکیده :
پژوهشی است درباره نقش نماز در قرآن و سیره معصومین (ع).
نویسنده، ابتدا نقش نماز در سازندگی فرد و جامعه از دیدگاه قرآن را مورد بررسی قرار میدهد و با بررسی چند آیه از قرآن در مورد نماز، آن را فریضهای مهم در راه رسیدن به خدا و پیروزی بر مشکلات بیان مینماید.
وی در ادامه نقش نماز در سازندگی را در احادیث معصومین (ع) پیگیری میکند و روایات زیادی را در اهمیت و جایگاه نماز مورد بررسی قرار میدهد.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن
نویسنده : موسوی، سید محمد
نام نشریه : فرهنگ جمعه
شماره نشریه: 71
شماره صفحه: 58-62
تاریخ انتشار: 1387-09-28
کد مقاله: 87658
دریافت فایل pdf
چکیده :
بررسی آثار نماز و فرهنگ سازی آن در جامعه میباشد.
نویسنده فرهنگ عمومی هر جامعه را تأثیر پذیر از آرمانها و عقاید آن جامعه میداند و اظهار میدارد که مسلمانان بر اساس باورهای خود از جمله نماز، روشهایی را در جامعه به کار میگیرند که برگرفته از فرهنگ اسلام است. مؤلف با استناد به آیات قرآن از جمله موارد زیر را از آثار نماز و فرهنگ سازی آن را در جامعه بیان کرده است: ایجاد فرهنگ خداشناسی، فرهنگ تبعیت از الگوها، فرهنگ دوست و دشمن شناسی، فرهنگ اتحاد، فرهنگ توکل، فرهنگ بهداشت، فرهنگ استحکام در کارها، و فرهنگ سحرخیزی و تنبل ستیزی
منبع: پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن
آموزش نماز به کودکان در آیات قرآن و روایات اسلامی
قران مجید به
یادگیری و آموزش به طور اعم و یادگیری و آموزش نماز به طور اخص،اهمیت بسیار
داده است. اهمیت یادگیری از دیدگاه قرآن به اندازهای است که در اولین
سورهای که بر پیامبر نازل میشود به مسئلهء یاددادن و آموزش اشاره شده و
از خواندن و نوشتن و یادگیری به عنوان ابزارهایی برای پرورش و رساندن
انسان به کرامت یاد گردیده است. (بیریا و همکاران،1375)