اهمیت نماز
در میان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضیلت تر از این عمل که مورد غفلت وسهل انگاری واقع شده ، نتوان یافت که با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه حتی در میان کارزار وپیکار می توان دست یافت.این تحقیق شامل وجوه اهمیت آن در آیات وروایات با جهاد برای نماز، پیروزی درسایه نماز و.... می باشد.روش کار به صورت کتابخانه ای بوده که بر این مبنا از اسناد ومدارک دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذکور پرداخته ایم و سعی نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اول روایی بهره گیری نماییم و در پایان می توان گفت ، نماز به عنوان واجبی همیشگی آنچنان مورد تأکید قرار گرفته که تارک آن کافر خوانده شده، است.
در میان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضیلت تر از این عمل که مورد غفلت وسهل انگاری واقع شده ، نتوان یافت که با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه حتی در میان کارزار وپیکار می توان دست یافت.این تحقیق شامل وجوه اهمیت آن در آیات وروایات با جهاد برای نماز، پیروزی درسایه نماز و.... می باشد.روش کار به صورت کتابخانه ای بوده که بر این مبنا از اسناد ومدارک دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذکور پرداخته ایم و سعی نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اول روایی بهره گیری نماییم و در پایان می توان گفت ، نماز به عنوان واجبی همیشگی آنچنان مورد تأکید قرار گرفته که تارک آن کافر خوانده شده، است.
وجوه اهمیت نماز
1- جنگ و جهاد برای احیای نماز
امیر المومنین –علیه السلام– درباره نماز واهمیت آن فرمایشی دارند که فلسفه وجوب وارزش واهمیت آنرا به خوبی روشن می سازد ، در این فرموده ،حضرت نماز را در رأس همه مسایل قرار داده وحتی جنگ وجهاد در میادین نبرد بادشمن را برای احیای این فریضة ارزشمند معرفی می نماید .این روایت شگفت انگیز این است که:
« لمّا کانَ علی –علیه السلام - یوماً فی حَرْبِ صِفّین مشْتَغِلاً بالحَرْبِ والقتال وهُوَ مع ذلکَ بین الصَفَّیْنِ یراقبُ الشمس(1)..»
هنگامیکه علی – علیه السلام – در جنگ صفین سرگرم نبرد بود. درمیان هر دوصف کارزار مواظب وضع آفتاب بود.ابن عباس که شاهد قضیه بود عرض کرد:« یا امیر المومنین ! این چه کاری است که می کنی ؟ چرا به آفتاب می نگری ؟» حضرت فرمودند:« منتظر زوال آفتاب هستم ومی خواهم ببینم که اگروقت نماز فرا رسیده نماز بخوانیم !»
ابن عباس عرض کرد:« آقاآیا الان وقت نماز است با اینکه ما سرگرم جنگیم !(2) حضرت فرمود:« عَلی مانُقاتِلُهُم ، انّما نُقاتِلُهُم علی الصّلوة(3) چرا ما با اینها می جنگیم ؟ آنگاه امام - علیه السلام - فرمود:« ما تنها به خاطر نماز با آنها می جنگیم ونبرد می نماییم (4)
بنابراین نماز اساس اسلام بوده وحتی جهاد نیز برای اقامه آن صورت می گیرد ونباید هیچ چیز مانع آن گردد حتی جنگ ومبارزه در راه خدا چنانچه ابن عباس درمورد حضرت علی –علیه السلام– می فرماید: « لَمْ یَتْرُکِ صَلاة َاللَّیلِ قَط حَتی فی لیلة ِ الهَریر(5) « هرگز حضرت نماز شب خود را حتی در لیله الهریر(6)ترک ننمود.» و همانطور که می دانیم نماز شب ، نماز مستحبی است وهنگامیکه حضرت در چنین شرایطی مستحبات را فروگذار نمیکند اهمیت انجام فرایض درآن هنگام چندین برابر می شود.
2- اقامه نماز در سفرهای مهاجرتی و پیکارگری
یکی دیگر از موضوعات شگفت انگیز در خصوص نماز در قرآن که سخت جلب توجه می کند وخواننده را به مطالعه بیشتر وا می دارد اقامه نماز درسفر های مهاجرتی وپیکارگری است که بیم همه نوع خطر در آن می رود و این موضوع ، اهمیت ویژه ای به نماز می بخشد وانسان را به طرح این پرسش وامی دارد که: مگرچه حکمتی در تشریع نماز است که حتی در چنین هنگامه ای خطرناک نیز نباید آنرا ترک نمود. در صورتیکه همه گونه احتمال خطر و آسیب در آنها می رود؟
برای مهاجرین ، یعنی هر آنکس که از قلمرو شرارت شرک گرایان خارج گردد و از وطن خویش به خاطر عقیده وایمانش بگذرد و به سرزمین اسلام هجرت کند(7) خطر بیدار وآگاه شدن دشمن ، شروع به تعقیب آنها نمودن وغافلگیر کردن آنان وجود دارد و برای آنهایی که به جهاد میروند خطر حمله ناگهانی دشمن یا شبیخون زدن به آنها ، با این همه با دقت در آیات زیر مشاهده می کنیم که در چنین شرایط خطرناک وخاصی هم ،باز ترک نماز جایز نیست بلکه آنچه در این سفرها مجاز شمرده می شود« گزاردن اقتصاری» آن است (8)
«وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیل اللهِ یَجِدْ فی الأرضِ مراغماً کثیراً وسَعَةً ومَنْ یخرج من بیته مهاجراً اِلی الله وسولِهِ ثم یُدْرِکْهُ المَوْتُ فقدوقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ وکان اللهُ غفوراً رحیماً. وَ اِذاضَرَبتُم فی الأرضِ فَلَیْسَ علیکمْ جناحٌ أن تقصرُوا مِن الصلوة اِن خفْتُمْ أن یَفْتِنَکُمُ الذین کفروا اِنّ الکافرین کانوالکم عدواً مبیناً و اذا کُنْتَ مِنهم فأقمت لهُمُ الصلوة فَلْتَقُمَ طائفة ٌ منهم معک وَلْیَأخذوا أسْلِحَتَهُمْ فاذا سَجِدوُا فلیکونوا مِنْ ورائکم ولَْْتَأتِ طائفة ٌ أخری لم یُصَّلُْوا فَلْیَصِلُّوا مَعَک و.... اِنَّ اللهَ أعَدَّ للکافرین عذاباً مهیناً.»(9)
«وهرکس درراه خدا ( از وطن خویش ) هجرت کند در زمین ( پهناور خدا ) برای آسایش وگشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت وهر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسولش – صلی الله علیه و آله – ( وحفظ ایمان ) بیرون آید و در سفر ،مرگ وی را فرا رسد اجر وثواب چنین کسی بر خداست و خدا پیوسته آمرزنده ومهربان است . وهنگامیکه درسفر باشید باکی برای شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید ، هر گاه بیم آن داشته باشید که کافران شما را به رنج وهلاکت اندازند که دشمنی کفار نسبت به شما ( مسلمین ) کاملاً آشکار است. وهر گاه ( در سفرهای جهادی ) شخص تو ( یا فرمانداران از طرف تو ) در میان سپاه اسلامی باشی ونماز بر آنان به پای داری باید سپاهی با تو مسلح به نماز بایستد چون سجده نماز به جای آورند این سپاه برای حفاظت رفته وگروهی که نماز نخوانده اند به نماز بایستند. البته با لباس جنگ وبا اسلحه ، زیرا کافران آرزو وانتظار دارند که شما از اسلحه واسباب خودغفلت کنید که ناگهان یکباره به شما حمله آورند وچنانچه بارانی یا مرضی شما را از بر گرفتن سلاح به رنج اندازد باکی نیست اسلحه را فرو گذارید ولی البته از دشمن در حذر باشید ( لیکن به وعده خدا مطمئن باشید ) که خدا بر کافران عذاب خوارکننده مهیا ساخته است.»
در شأن نزول این آیات گفته شده هنگامیکه پیامبر – صلی الله علیه و آله – با عده ای از مسلمانان به عزم مکه به سرزمین حدیبیه وارد شدند ، وجریان به گوش قریش رسید خالد بن ولید به سرپرستی یک گروه 200 نفری برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه در کوههای نزدیک مکه مستقر شدند.هنگام ظهر ،بلال اذان گفت وپیامبر – صلی الله علیه و آله – با مسلمانان ، نماز ظهر را به جماعت ادا کردند ، خالد از مشاهده این صحنه در فکر فرو رفت و به نفرات خودگفت: درموقع نماز عصر که در نظر آنها بسیار پر ارزش است، باید از فرصت استفاده کرد و با یک حمله برق آسا و غافلگیرانه در حال نماز کارشان را ساخت.در این هنگام آیه فوق نازل شد و برای پیشگیری از حمله دشمن دستور نماز خوف را به مسلمانان داد و این از موارد اعجاز قرآن است که پیش از اقدام دشمن، نقشههای آنان را نقش بر آب کرد و خالد بن ولید با مشاهده این صحنه ایمان آورد و مسلمان شد(10)
این آیات شریف به خوبی تکلیف و وظیفه مسلمانان را در سفرهای مهاجرتی و جهادی مشخص ساخته است ولی به آنان دستور ترک نماز به خاطر حفظ جان نداده بلکه دستور داده که در این گونه سفرها نماز را قصر و شکسته و در سفرهای جهادی، نماز خوف به جای آورند و در ادامه آیات می فرماید :
«فإذا قضیتم الصلوة فاذکروا اللهَ قیاماً و قعوداً و عَلی جُنُوبِکُم فاذا اطْمَأنَنْتُم فأقیموا الصّلوةِ انّ الصّلوة َ کانَتْ علی المُؤمنین کتاباً موقوتاً.»
«پس آنگاه که از نماز فراغت یافتید (خصوص در حال جنگ که از نماز کامل بازماندید) باز در همه احوال، ایستاده و نشسته و بر پهلو و هر حال که توانید خدا را یاد کنید سپس که از آسیب دشمن ایمن شدید در این حال نماز (کامل) به جا آرید که نماز برای اهل ایمان حکمی واجب و لازم است(11)»
برخی در تفسیر این آیه نظر دارند که منظور آیه این است که: هنگامی که بخواهید نماز بخوانید اگر از صحت و سلامت بهرهمند هستید، نماز را ایستاده و اگر نمی تواند نشسته و اگر نمی تواند بر پهلو آرمیده بخوانید، چرا که از دیدگاه قرآن هیچ انسان عاقل و خردمندی نمی تواند نماز را ترک کند.و در مورد (فإذا اطْمَاْنَنْتُم) دو نظر آمده است:
1 – به باور گروهی، منظور این است که: هنگامی که با از میان رفتن خطر آرامش خاطر یافتید نماز را به صورت تمام بخوانید.
2 – به باور گروهی دیگر : هنگامی که به وطن خویش رسیدید نماز را تمام بخوانید(12)این برنامه انسان ساز عبادی و روحی از آنچنان جایگاه بلندی برخوردار است که خدای جهان آفرین به هیچ عنوان اجازه ترک آن را نمی دهد و روشن میسازد که انسان توحیدگرا در هر حال و در هر شرایط، مطلوب یا نامطلوب، در اوج پیروزی و یا در خطر یورش دشمن، در اوج سلامت یا بیماری و رنج و ناتوانی، هنگام شادی یا اندوه، باید نماز را به پا دارد و به هر صورت ممکن با سرچشمه هستی به راز و نیاز بپردازد، چرا که نماز یاد خداست و آرامش دهنده دلها و بنابراین ، انسان همواره به این نیروی معنوی و این برنامه سازنده احتیاج دارد و بر همین اساس خدای فرزانه هم نماز خوف را مقرر داشته و هم خاطرنشان میسازد که در هر حال خدای را یاد کنند(13)
3- پیگیری جنگ تا اقامة نماز
پارهای از مکاتب و یا جهان گشایان و زورمندان در مسیر پیروزی، هدف خویش را قبضه قدرت و امکانات ملتها و حکومت و فرمانروایی بر جامعهها و گرفتن هستی و سرزمین دیگران قرار داده و به هر کجا پایشان رسید، همه چیز را به نام خود تغییر میدهند و به دست عوامل خویش سپرده(14)و در این راه از شکنجه و آزار و قتل عام مردم کوتاهی نمیکنند.اما هدف خداوند آنگونه که در قرآن مجید آمده، گسترش توحید، تقوا، عدالت، آزادی و کرامت و تضمین حقوق انسانهاست و نه اسارت دیگران و انحصار قدرت و امکانات آنان ، چنانچه در سوره توبه آمده است که:
«فاذا انْسَلَخَ الأشْهُرُ الحُرُمُ فاقْتُلُوا المُشرکین حیثُ وَجدتُّموهم و خُذُوهم و احْصُرُوهم و اقْعُدُوا لَهُم کُلَ مَرْصَدٍ فإن تابُوا و اقامُوا الصلوة و ءآتوا الزکوة َ فَخَلُّوا سَبیلَهم إنّ اللهَ غفورٌ رحیمُ(15)
«پس از آنکه ماههای حرام(16)که (مدت امان است) درگذشت آنگاه مشرکان را هرجا بیابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و هر سو در کمین آنها باشید چنانچه (از شرک) توبه کرده و نماز اسلام را به پا داشته و زکات دادند پس از آنها دست بردارید که خدا آمرزنده و مهربان است.»
در ابتدای آیه خداوند با شدت ویژهای فرمان به«یافتن» و«کشتن» و«دستگیر کردن»،«محاصره نمودن»،«در کمین نشستن» دشمن برای نابودی او می دهد اما تا کی؟ تا چه هنگام ، ادامه آیه پاسخگوی سؤال می باشد یعنی اگر آنها قوانین اسلام ، که در رأس آن نماز می باشد را پذیرفتند راهشان را باز گذاشته و دست از آنها بردارید(17)
علامه طباطبایی (ره) در این باره می فرماید : مراد از توبه [در آیه فوق] رجوع از شرک به توحید است، به ایمان آوردن به خدا و رسول صلی الله علیه و آله و دلیل و حجت چنان رجوع و ایمانی اقامه نماز و التزام عملی به احکامِ در ارتباط با خالق و مخلوق می باشد (18)، بنابراین ذکر توبه کفایت نمی کند بلکه اقامه نماز (آشکارترین مظهر عبودیت) و ایتای زکات را به آن عطف می کند(19) تا ملاکی برای صدق گفتارشان باشد.
4- اقامة نماز در رأس برنامة مؤمنان پس از پیروزی
برنامهای را که مؤمنان پس از پیروزی بر کافران و تمکین(20)در زمین به یاری خدا پیدا کرده و جامعه آرمانی خود را بر اساس آن بنا نهاده و پی ریزی کردهاند باید در راستای قوانین و فرمانهای اسلام باشد، در آیه زیر به این برنامه اشاره شده و سرلوحه آن اقامه نماز می باشد که ارزش و اهمیت والای نماز را در میان سایر قوانین روشن میسازد :
«اَلَّذینَ إنْ مَکّناهُمْ فِی الأرضِ اقامُوا الصلوة و آتُوا الزکوةَ و أُمِرُوا بِالمَعْروفِ و نُهُوا عن المُنکر ولِلهِ عاقِبَةُ الاُمُور.»
«(آنانکه خدا را یاری میکنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا میدارند و زکات به مستحق میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و (میدانند) که عاقبت کارها به دست خداست.»
در آیات قبل از این آیه، سخن از کسانی رفته است که به خاطر یکتاپرستی و توحید گرایی ناگزیر به هجرت شدند و خدا به آنان وعده فرموده که اگر آنان و هر کس دیگر در قرون و اعصار ، دین خدا و راه و رسم عادلانه و انسانی او را یاری کند ، خدا آنان را یاری خواهد کرد. و اینجا در وصف این مهاجرین حق طلب و یاری کنندگان دین خدا فرموده است:آنان کسانی هستند که اگر در زمین به آنان توانایی و امکانات ارزانی دادیم(21)آنها هرگز پس از پیروزی، همچون خودکامگان و جباران به عیش و نوش و لهو و لعب نمیپردازند و در غرور و مستی فرو نمیروند بلکه پیروزیها و موفقیتها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار میدهند، آنها پس از قدرت یافتن تبدیل به یک طاغوت جدید نمیشوند، ارتباطشان با خدا محکم و با خلق خدا نیز مستحکم است، زیرا نماز سمبل پیوند با خالق و زکات رمزی برای پیوند با خلق است(22) آنها به معروف که برای فطرت شناخته و مورد پسند و هماهنگ آن است امر کرده و از منکر که با فطرت بشری غریبه است نهی میکنند تا پایههای اساسی یک جامعه سالم و آرمانی شکل پذیرد.
5- ترک مهمترین جلسات تاریخ به خاطر نماز
یکی از ادیانی که در قرآن آمده«صابئین(23)» است، این فرقه، رهبری بسیار دانشمند ولی مغرور داشتند که بارها با امام رضا –علیه السلام– گفتگو کرده ولی زیر بار نمیرفت، وی«عمران صابی» نام داشت.«روزی در مجلسی مناظرهای با امام حاضر شد و در حضور مأمون درباره توحید خدا، با امام رضا –علیه السلام– به بحث پرداخت، هر سؤالی که مطرح میکرد، امام –علیه السلام– با استدلال محکم، جواب او را میداد، بحث و مناظره به اوج خود رسیده و کاملاً داغ شده بود، در همین هنگام وقت ظهر فرا رسید، امام رضا - علیه السلام - همان دم به یاد نماز افتاد و به مأمون گفت: « اَلصلاة ُ قد حَضَرْتَ » « وقت نماز فرا رسید»، عمران صابی گفت:«یا سیدّی لا تقطَعْ عَلَیَّ مَسْأَلَتی فَقَدْ رَقَّ قَلْبی(24)«ای آقای من! دنباله بحث و بررسی و پاسخ به سؤال مرا قطع نکن (بنشین پس از پایان بحث، برای نماز برو)، همانا دلم سوخت (نرم شد) و فرو ریخت.»امام رضا –علیه السلام– (تحت تأثیر احساسات عمران صابی قرار نگرفت، و نماز اول وقت را فدای بحث و بررسی نکرد) و با کمال قاطعیت فرمودند:«نُصَّلی و نَعُودُ(25)«نماز را انجام داده و باز میگردیم».امام رضا –علیه السلام– با همراهان برخاستند و نماز را خواندند و پس از نماز به همان مجلس بازگشته و به بحث و بررسی ادامه دادند(26).» تا اینکه او در آن مجلس ایمان آورد(27)بعضی از مؤمنین به خاطر انجام کارهای خیر و شایسته ممکن است نمازشان را به تأخیر انداخته و مشغول آن برنامه باشند، این روایت ارزشمند و حرکت قابل توجه امام رضا –علیه السلام– در حقیقت کلاس نماز آموزی و حفظ و مراقبت از نماز است و بزرگانی همچون شهید رجایی (ره) این ارزش را فهمیده بودند که فرمود:«به کار بگویید نماز دارم، به نماز نگویید کار دارم.»
6- ترک تجارت و آهنگ نماز
با اینکه قرآن صریحاً اعلامگر این شعارست که«و لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا..(28) یعنی بهره خویش را از دنیا فراموش مکن...» و همه جا مؤمنین را به بهرهگیری از«روزیهای پاک» و«زینتهای دنیا» فرا می خواند و به برتری مسلمین در زمینه مادی و معنوی هر دو تکیه دارد و خرید و فروش و تجارتی را که برطبق موازین خدایی صورت میبندد ارج مینهد با این همه در ستایش مؤمنان و مردان حق چنین می فرماید :« رجالٌ لا تُلهیهم تجارة ٌ ولا بیعٌ عن ذکرِ اللهِ وَاقامِ الصلوة وایتاءِ الزکوةِ یخافون یوماً تتقلَّبُ فیه القلوبُ والأبصارُ»
« پاک مردانی که هیچ کسب وتجارت آنانرا از یاد خدا غافل نگرداند ونماز را به پاداشته وزکات فقیران دهند واز روزی که دلها ودیده ها در آن روزحیران ومضطرب است ترسان وهراسانند(29)»نماز گزاران وافراد پاک دل از چنان ایمانی برخوردارند که لذت مناجات با حق تعالی را بر همه چیزمقدم می دارند وظواهر دنیا ، اعم از جاه و مال ومقام و.... آنهارا نمی فریبد بلکه دنیا را وسیله ای برای تقرب به پروردگار ورضایت او قرار می دهند زیرا دنیا بد ومذموم نیست بلکه هر چه در آن است از آیات ونعمتهای پروردگار متعال است و آنچه در مورد دینامذموم شده شیفته دنیا شدن ودلبستگی به آن است به گونه ای که از یاد خدای یگانه ودستورات اوغافل شده و در راه شقاوت وروسیاهی گام بر دارد(30)
از دو امام راستین ؛ امام صادق وپدر گرامیشان - علیهما سلام- آورده اند که :« انّهم قومٌ اذا حَضَرَت الصلوة تَرَکوا التجاراة َوانْطَلَقوا إلَی الصَّلوة َوهم أعْظَمُ أجراً مِمّن یتّجر» «اینان ، مردان توحید گرا و شایسته کرداری هستند که به هنگام فرا رسیدن وقت نماز ، تجارت وداد وستد را وانهاده و به سوی نماز می روند وروشن است که پاداش آنان از کسانیکه تجارت می کند پر شکوه تر است (31)
برای همین است که آنان سرمایه عمرخودرا به بهای اندک مال دنیا نمی فروشند بلکه به فکرتجارتی هستند که در آن زیان وتباهی وکسادی نباشد ، چنانچه قرآن کریم می فرماید : « انّ الذین یتَلون کتابَ اللهِ واقاموا الصلوة وأنفقوا ممّا رزقناهم سراً وعلانیة ًیرجونَ تجارةَ لَنْ تبور» « آنها که کتاب خدا را تلاوت کرده ونماز به پا می دارند و از آنچه خدا روزیشان فرمودپنهان وآشکار به فقیران انفاق می کنند ، امید تجارتی دارند که زیان و زوال نخواهدیافت(32) وچه تجارتی دردیدگاه الهی ازنماز سودآور وپر درآمد تر می تواند باشد.
7- تحریم شراب وقمار به خاطر جدا شدن از نماز
نماز ، عملی است خدا پسندانه که انسان به وسیله آن به خداوند متعال تقرب می جوید وبه همین سبب شیطان از آن گریزان است وآنرا سخت نا خوش دارد ، اوهمواره تلاش می کند که انسان ازنماز فاصله بگیرد وبه هر بهانه ای شده آن را تارک باشد. درقرآن کریم از شگردهای شیطانی و دامهای ابلیسی ،سخن به میان آمده ، از شراب ، قمار ، بت ها وامثال آنها ، که همگی پلیدند ، انسان را بر حذر داشته واجتناب از همه آنها را واجب شمرده است ، زیرا شیطان به آن وسیله در درجه اول میان فرزندان آدم خصومت ودشمنی ایجاد می کند و در درجه دوم مردم را از یاد ؛ خدا و نماز باز می دارد(33)
« انّما یرید الشیطانُ أن یوقِعَ بینکُمُ العُدواة َ والبَغْضاءَ فی الخَمْرِ والمَیْسِرِ ویَصُدُّکِمْ عن ذکر اللهِ وعن الصلوة فََهلْ أنتم منتهونَ.»
« شیطان قصد آن دارد به وسیله شراب وقمار میان شماعداوت وکینه برانگیزد ، وشما را از ذکر خدا ونماز باز دارد شما آیا از آن دست برمی دارید ( تا به فتنه مبتلا نشوید(34)
در تفسیر این آیه شریفه آمده است که:مردم در جاهلیت وپیش از تحریم شراب خورده وقماربازی می کردند واز آن جهت که شراب عقل از سر انسان می برد ، در حال مستی وناهوشیاری ، کارهای زشت وخارج از حدود عقل وانسانیت ، از آنها سر می زد همچنان که درعمل قماربازی برخی بر سر دارایی وحتی همسر خویش قمار می زدند وبا باختن هستی خویش زانوی غم واندوه در بغل گرفته ، به فکرانتقام از برنده می افتادند ونقشه های خطر ناک می کشیدند که به هر صورت ممکن ، رقیب را نابود ساخته و دارایی وهمسر خویش را باز پس گیرند لذا این دوبلای اجتماعی نتیجه ای جز دشمنی وکینه توزی به بار نمی آورد.(35)
در حالیکه انسان در حال نماز ویاد خدا ، ارتقای معنوی می یابد وبر قله بلند انسانیت وپاکی صعود می کند وهمین که نماز ویاد خدا سکوی بلند پرش بر بلندای انسانیت است موجب ناراحتی شیطان گشته وخمر وقمار و دیگر اعمال ابلیسی را در نظر پیروان خودجلوه گرمی سازد، تا آنها از نماز ویاد خدا مانع باشد وانسان به هدف وآرمان والا ومقدس خودنرسد (36)
در این آیه ، از میان دهها خطر وضرری که شراب دارد روی ضرر اجتماعی ومعنوی آن تکیه شده است ، ضرر اجتماعی که پیدا شدن کینه وخصومت وضرر معنوی که غفلت از یاد خدا ونماز می باشد(37)
8- امر به وادار کردن کودکان پیش از بلوغ به نماز دلیل اهتمام به نماز
درقرآن مجید آمده است که:«خانوده ات را به نماز وادار(38) و وظیفه مومنین می داند که « خود وخانواده شان را از آتش دوزخ نگاهدارند(39)» وبدیهی است یکی از موجبات عذاب ،ترک نمازواجب است لذا باید مومنین از همان دوران خردسالی فرزندانشان را به نماز وادارند تا با تمرین کردن ، نماز برایشان آسان شود(40)رسول گرامی اسلام – صلی الله علیه و آله - دراین باره فرموده اند:
« مُرُوا صِبْیانَکُمْ بالصلاةِ اذا بَلَغُوا سَبْعاً وَاضْرِبوُهُم عَلَیْها اِذا بَلَغوُا تِسْعاً وَفَرَّقوُا بَیْنَهُمْ فِی المضاجِعِ اذا بَلَغُوا عَشْراً (42)»
« فرزندانتان را هنگامیکه به هفت سال رسیدند به نمازوادار کنید واگر به نماز توجه نکردند ، آنها را تنبیه کنید . و زمانیکه به ده سال رسیدند خوابگاههایشان را از هم جدا سازید(42)». البته اگر با زدن ، نماز خوان بشودآن هم بعد از گذشتن دو سال که با تشویق و یا سرزنش کردن نماز خوان نشد با رعایت طرز تنبیه که نباید به قسمی بزند که دیه لازم بیاید یعنی جای زدن سرخ یا سیاه شود (43)می تواند از تنبیه استفاده کند .
وامام صادق –علیه السلام- فرموده اندکه :
« انّا نَامرُ صِبْیانِنا بِالصَّلاةِ اذا کانُو بَنی خمسَ سنینَ فَمُرُوا صِبْیانِکمْ بِالصَّلاةِ اذا کانوا بَنِی سَبْعَ سِنین .(44) »
« ما فرزندانمان را وقتی به پنج سالگی رسیدند به نمازامرمی کنیم ولی شمافرزندانتان را وقتی به هفت سال رسیدند به نماز وادار کنید(45).»
گرچه کودکان درسنین 6 تا 9 سالگی به حدتکلیف نرسیده اند و حکمی واجب ویا حرام بر عهده آنان نیست ولی اسلام برای آشنایی وانس با عبادت واحکام ومراسم مذهبی وآگاهی از شیوه بندگی ، به پدران ومادران دستورداده که فرزندان خورا به عبادت وادارند وتاجایی که ممکن است وادارکردن باید از راه تشویق و... صورت گیرد چون کودک فطرتاً خدا را دوست می دارد و دنیای کودکان دنیای عشق ومحبت به خداوند سبحان است ، دنیای احترام به خدا و ستایش ونیایش اوست(46)پس اسلام عزیز خواسته است آنها قبل از رسیدن به سن تکلیف ،با نماز خواندن و روزه گرفتن به احکام اسلام که دارای ارزش واهمیت فراوانی در زندگی یک مسلمان است ، آشنا شده وخو بگیرند وعمل درنظرشان آسان بیایدودر دوران جوانی اززیانهای ترک نماز و ذکر ودعا درامان بمانند .
9- تکریم الهی ازنمازگزار
در آیات 19 تا 34 سوره معارج چهره جدیدی ازنماز به خوانندگان معرفی گردیده ودر آن روشن می سازد که نماز با اعمال دیگر نمازگزار رابطه مستقیم دارد و مسئولیتهای زیادی را متوجه نمازگزار می کند که بدون انجام آنها نماز جزحرکاتی چند وزمزمه اذکار واورادی به خصوص معنای دیگری ندارد (47)
و پس از آنکه سیمای نمازگزاران را به عنوان حافظان نماز وکسانی که دراقامه وبرپایی نماز دوام داشته واستقامت می ورزند معرفی می نماید درادامه می فرماید :
« اُولئک فی جنات ٍ مُکْرَمون » « آنانکه جامع این اوصافند درباغهابا عزت واحترام متنعمند (48)» اینان دربهشت ازکرامت الهی برخوردارند ، در آیه نه تنها برخورداری ازنعمتهای بهشت مانند جنّات ،نَهر ، حریر ، استبرق ، خوردن وآشامیدن ، سلسبیل ، عسل مصفی و شراب طهور و... مطرح است بلکه سخن از کرامت وتکریم نمازگزار در بهشت می باشد .
«کرامت» تعبیر لطیف عربی است که ظاهراً معادلی درفارسی ندارد یعنی درفارسی کلمه ای نیست که بتواند ترجمان « کرامت » باشد . بزرگداشت ،تکریم ومانند اینها غیر از کرامت است ، کرامت آن بزرگواری وبزرگ منشی است که انسان کریم از آن برخوردار است وخداوندمتعال ، آنرا صفت فرشتگان می داند ومی فرماید « ...بل عبادٌ مکرمون » « .... بلکه ( فرشتگان ) بندگانی با کرامت اند(49)» فرشتگان را کفار به غلط دختران خدا می پنداشتند ولی ایشان بندگان بزرگواری که از هر لحاظ تحت فرمان رب الارباب ومنقاد دستورات وی هستند ، می باشند و در مورد نماز گزار نیز سخت از کرامت است ، نمازگزاران در بهشت مورد تکریم الهی اند برای انکه نماز گزار خوی فرشتگی وفرشته صفتی پیدا کرده ، برای همین هرچه فرشتگان دارند اونیز دارد (50)
10- نقش تعیین کننده نماز درمیان سایر اعمال درروز قیامت
از صدر اسلام بعد از تشریع نماز تا کنون ، در آغاز تشرف به این دین حنیف(51) نخستین گام به میدان نماز نهاده می شودونوگروندگان پس از اقرار به توحید از باب نماز به سرای دین راه می یابند چنانچه درروایات آمده است :
«کان رسول الله – صلی الله علیه و آله – اذا أسلَمَ الرَّجُلُ مایُعَلِّمُهُ الصّلاة(52)»سیره و روش پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – این بودکه اولین چیزی که به افراد تازه مسلمان آموختند نماز بود. چنانچه در حدیث می خوانیم امام باقر –علیه السلام– می فرماید :
« اِنّ اوّلَ ما یُحاسب بِهِ العبدَ الصلاةَ ، فاِن قُبلت قُبِل ماسِواها واِن رُدَّت رُدَّ ما سواها(53).»« نخستین عملی که از بنده مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است پس اگر نماز قبول شد بقیه اعمال پذیرفته می شود واگررد شد بقیه اعمال نیز پذیرفته نیست (54)»
به فرموده امیرالمومنین ، حضرت علی –علیه السلام– تمامی اعمال انسان تابع نماز وی می باشد(55)وآنچه از ظاهر روایت به دست می آید این است که درموقع حساب از جانب مؤاخذ ومحاسب حقیقی اول کلامی که درمقام حساب صادرمی شود سوال از حال نماز بنده است ، پس اگر نماز شخصی مقبول شد مقبولیت آن موجب مقبولیت سایر اعمال می شود ،گویا مراد این باشد که بعد از پذیرفته شدن نماز دیگر سوال از سایر اعمال نمی شود و به برکت نماز مقبول ، کلیه اعمال مقبول می شود واگرخدای ناخواسته ، نماز این شخص دردرگاه احدیت ، جل شانه ، مردود شد قاطبه طاعات و اعمال او مردود می شود یعنی ثمری بر آنها مرتب نمی شود.(56)
جناب شفتی ( ره ) پس از اشکال وارد کردن به ظاهر کلام مراد از این احادیث را چنین بیان می فرماید : « هر گاه نماز مقبول شود به برکت آن سایر اعمالی که مستجمع شرایط قبول نبوده باشد مقبول می شود و هرگاه نماز مردود شد ، مردود شدن آن مسـتلزم رد شـدن سـایراعمالی است که به برکت نماز مقبول می شد (57)»به هر حال معنای سخن هر آنچه باشد ما را به این رهنمود می کند که جایگاه نماز در قیامت هم جایگاه رفیع و ارزشمندی است ،
درحدیث دیگری که از پیامبراکرم – صلی الله علیه و آله – روایت شده، به قیل وقالها خاتمه داده ، ودل شکاکین ومرد دین را یک دل کرده وآب پاکی بر دست تارکین وضایع کنندگان نماز ریزد وآن حدیث ارزشمند این است : « أول ما یُنْظَرُ فی عَمَلِ العَبدِ فی یومِ القیامةِ فی صلاتِهِ فاِن قُبِلَتْ نُظِرَ فی غَیْرها واِن لَمْ تقبل لم یُنْظَر فی عَمَلِهِ بِشَیءٍ(58). » «اولین عملی که درروز قیامت در پرونده اعمال بندگان به آن توجه می شودنماز است ، پس اگر قبول شد به دیگر اعمال توجه می شود والّا اصلاً نگاه به غیر آن نمی شود(59). »
11- تهدید های سخت برای ضایع نمودن نماز
در قرآن مجید علت جهنمی شدن بعضی از مردم را یا ترک نماز به طور کلی(60) دانسته ویا ضایع ساختن(61)نماز شمرده است ونسبت به کسانی که نماز را سبک می گیرند هر چند به طور کلی نماز را ترک نگفته اند ولی اهتمام بهآن وصحیح خواندن آن نمی دهند ،نیز وعده عذاب(62)داده است . درروایات نیز درمورد این افراد تهدیدهای سختی در نظر گرفته شده از جمله :
الف : تکفیر تارک الصلوة : از امام محمد باقر – علیه السلام– روایت شده که فرمود : « قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : ما بَیْنَ المُسْلِمِ و بینَ الکافِرِ الّا أن یُتْرکَ الصلاةَ الفریضَة َمتعمداً أو یتهاوَنَ بها فلا یُصَلّیها » « رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: ( ظاهراً ) درمیان فرد مسلمان وکافر ، فرقی جزترک نماز واجب وجودندارد و(چنانچه) مسلمانی عمداً آنرا نخواند ودر وقت معین ،نماز واجب خودرا به جای نیاورد ( با کافر ، فرقی نخواهد داشت ) . (63)» درحقیقیت کسی که نماز واجب خودرا ترک کند حظی از اسلام نبرده است(64)زیرا که فاصلة اسلام وکفر بنده مسلمان ، ترک نماز است(65).
ب : محرومیت کوچک شمارنده نماز از شفاعت : ابوبصیرنقل کرده است که:« بهخدمت امحمیده(همسرگرامی امام صادق -علیه السلام -) شرفیاب شدم تا شهادتآن حضرت را به آن بانوتسلیت عرض کنم. بانو به گریه افتاد ومن نیز از گریه اوگریان شدم .سپس آن بانو به من فرمود: ای ابا محمد(66)اگربه هنگام شهادت حالت آن حضرت را می دیدی در شگفت می شدی ، ( درحالت احتضار ) چشمان مبارک خودرا گشودو فرمود: تمام نزدیکان و بستگان مرا حاضر کنید ! مانیز در اجرای فرمان آن حضرت ، از بنی هاشم وبستگان آن حضرت ، به هر کسی که دسترسی داشتیم در آنجا جمع کردیم . حضرت نگاهی به آنان انداخت و فرمود : « انَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتخِّفاً بالصلوةِ» به راستی که شفاعت ما ( خاندان ) شامل حال کسی است که نماز را کوچک (و بی اهمیت ) بشمارد نمی گردد(67).»درحقیقیت نماز مانند ترازو ومیزان است هر کس که حق آنرا کامل ادا کند حق و پاداش خودرا کامل دریافت می کند(68) وهر که آنرا ضایع کند در واقع خود را ضایع وتباه کرده است .
نتیجه
بدون شک،انسان برای گریز از توحش و راهیابی به زندگی انسانی و خدایی و حیات طیبه و تخلق به اخلاق کریمه و دوری ازرذایل اخلاقی و رهایی از یأس و افسردگی به یک عامل مهارکننده نیازمند است که نماز بال و پر خود را برای شیفتگان وصل الهی میگشاید و هر که به حقیقت آن متمسک شود، که همانا اقامه نماز در سایه ولایت اهل بیت – علیهم السلام، میباشد، هیچگاه از سایه ولایت الهی بیرون نمیرود و در سایه شیاطین و ارتکاب فحشا و منکر قرار گیرد لذا میتوان گفت نماز خط مقدم جبهه جهاد اکبر میباشدوجنگ و جهاد فی سبیل الله در جبهه جهاد اصغرکه بالاترازآن خیری نیست نیزدرراه احیاوبرپایی این فریضه می باشد.
از آنجا که نماز مشترک میان تمامی ادیان و آخرین وصیت پیامبران – علیهم السلام - و «قرة العین» رسول گرامی – صلی الله علیه و آله – بوده و آنچنان مورد تأکید قرار گرفته که تارک آن کافر خوانده شده، سمع و نظر هر شنونده و ناظری را به ارزش و اهمیت آن جلب می کند.
پینوشتها:
1.حسن بن محمد دیلمی ، ارشاد القلوب ، ج 1و2 ، ص 217
2. سید حسین موسوی راد لاهیجی ، نماز از دیدگاه قرآن و حدیث ، ص 19 و20.
3. حسن محمد دیلمی ،همان ومحمدباقر مجلسی ، بحار ، ج 83 ، ص 23 ، ح 43.
4.سید حسین موسوی رادلاهیجی ، همان .
5. حسن بن محمد دیلمی ، همان ، محمدباقر مجلسی ، همان .
6. خاتمه جنگ صفین جنگ لیلة الهریر بودکه شب جمعه 11 ماه صفر سنه 38 هجری می باشد ، گویا به مناسبت وضعیت دهشتناک جنگ وهلهله دلاوران این نام بروی اطلاق شده چون هریر صدای سگ را گویند ودر آن شب سپاه شام از شدت سرما مانند سگ صدا می کردند، به علاوه چون دولشکر به پیروزی و فتح خودامیدوار بودند میل نداشتند که جنگ را در شب متارکه کنند وبه مناسبت شدت هول وهراس وکشته شدن بسیاری از مردم آنرا با شب قادسیه همانند می کنند.
محمد هاشم خراسانی ، منتخب التواریخ ، ص 163 .
7. فضل بن حسن طبرسی مجمع البیان ، ج3 ، جزء 5 و 6 ، ص 294.
8. محمد جواد شفیعیان ، نماز عصیانی علیه شرک، ص 27.
9. نساء، / 100 و101 و102 .
10. حسن راشدی، نماز شناسی، ج 1، ص 197، و در تفسیر مجمع البیان این جنگ را در منطقة عسفان و ضجنان دانسته است. طبرسی، همان، ج 3، جزء 5 و 6، ص 304.
11. نساء / 103.
12.فضل بن حسن طبرسی، همان، ج 3، ص 307.
13.فضل بن حسن طبرسی، همان، ج 3، ص 311.
14. همان، ص 494.
15. توبه / 5.
16.ماههای حرام چهار ماه ذیقعده، ذیحجه، محرم و رجب میباشد.
17. محمد جواد شفیعیان، همان، ص 30.
18. محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج 17، ص 239.
19. همان، ص 247.
20. تمکین یعنی قدرت بخشیدن و ابزار و امکانات در اختیار کسی قرار دادن و او را بر انجام کاری رهنمون دادن.
21. طبرسی، همان، ج 9، جزء 18 و 17، ص 298.
22. عباس عزیزی، سلامت روح، ص 63.
23. صابئین به حضرت یحیی علیه السلام گرایش خاصی دارند و ضمناً برای ستارگان تأثیری قائلند و نماز و مراسم ویژهای دارند که هنوز در خوزستان گروهی از آنها وجود دارد.
24.شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ترجمه حمید رضا مستفید و علی اکبر غفاری، ج 1، ص 348.
25.شیخ صدوق ، همان .
26. محمد محمدی اشتهاردی ، سیره چهارده معصوم ، ص 741 .
27. ثم خَرّ ساجداً نحوالقبله وأسْلَم ، شیخ صدوق ، همان.
28. قصص / 77.
29. نور /37 .
30.رحمت الله نوری شهرضایی ، دیدار با محبوب، ص 174 -173 .
31.طبرسی ، همان ، ج 9 ، جزء 17 و18 ، ص 649.
32. فاطر / 91.
33.سید ابراهیم سید علوی ، نماز در قرآن ، ص 62.
34. مائده / 91.
35. طبرسی ، همان ج 4 ، جزء 8و7 ، ص 57.
36. سید ابراهیم سید علوی ، همان ، ص 63.
37. محسن قرائتی ،یکصد و چهارده نکته درباره نماز ، ص 24.
38.« َأمُر أهْلَکَ بالصلوة» سوره طه (20) ، آیه 132.
39.« یا آیها الذین آمنوا قوا أنْفُسَکُمْ وأهلیکُم ناراً وَقوُدها الناس والحجارة ُ...» تحریم / 6.
40. عبدالحسین دستغیب ، صلاة الخاشعین همان ، ص 6 .
41.حسین نوری طبرسی ،همان ، ج3 ، ص 19 ، ح 2908/4 .
شیخ عباس قمی ،همان ، ج 5 ، ص 156 ، ( حدیث تا تسعاً آمده است ) .
42. رحمت الله نوری شهرضایی ، همان ، ص 131 .
43.عبدالحسین دستغیب ، همان ، ص 7 .
44. محمدبن حسن حر عاملی ،وسائل الشیعه ، ج3 ،ص12 ، ح 5 .
45.رحمت اله نوری شهرضایی ، همان ، ص 131 .
46. همان، ص 132 .
47. محمدجوادشفیعیان ، همان ، ص 34 .
48. معراج (70) ، آیه 35
49. انبیاء / 26 .
50. عبدالله جوادی آملی ، حکمت عبادات ، ص 102 .
51. اصل معنای حنف ، میل است وحنیف مایل به اسلام وثابت قدم برآن را گویند وآن کسی که بر آئین توحید ابراهیمی باشد .سید ابراهیم سید علوی ،همان ، ص 13 .
52.محمد وحیدی ، دانستنی های لازم از نماز ، ص 24 .
53.محمدباقر ، مجلسی ،همان ،ج 83 ،ص 25 ، ح 46 .
54. محمدرضا رضوانطلب ، پرستش آگاهانه ، ص 88 .
55. « .... أنّ کُلَّ شیءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ ..... » محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، نامه 27 ، ص 510 .
56. سید محمدباقر شفتی ، تحفه الابرار ، ج1 ، ص 5 .
57. سید محمدباقر شفتی ، همان ، ج1 ، ص 6 .
58. محمد باقر مجلسی ، همان ، ج 82 ، ص 227 ، ح 53 .
59. محمد رضا رضوانطلب ، همان ، ص 88 .
60. « قالوا لم نَکُ مِنَ المُصلّین » سوره مدثر (74) ، آیه 43 .
61.«فَحَلْفٌ من بَعْدهم خَلْفٌ أضاعوا الصلولة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیاً » سوره مریم (19)، آیه 59 .
62. « فویلٌ للمصلّین . الذین هم عن صلاتهم ساهون » سوره ماعون(107) ، آیه 4و5 .
63. شیخ صدوق ، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ، ترجمه محمدمهدی مجاهدی ، ص 584 .
64.امام صادق – علیه السلام - :« لا حَظَّ فی الاسلامِ لِمَنْ تَرَکَ الصلوة» محمدباقر مجلسی ، همان ، ج 82 ، ص 232 .
65. پیامبر اکرم– صلی الله علیه و آله - :« بین العبد وبین الکفر ، ترک الصلوة» ابوالقاسم پاینده ،نهج الفصاحه ، حدیث 3105 .
66. ابا محمدکنیه ابو بصیر می باشد .
67. شیخ صدوق ،همان ، ص 578 .
68. « الصلاه میزانٌ فَمَنْ أو فی استوفی » علاء الدین متقی هندی ،کنز العمال ، ج7 ، ص 284 ، ح 18892 . وابوالقاسم پاینده ، همان ، حدیث 3112
منبع: خبرگزاری فارس