در محضر روح الله حضور قلب در نماز بخش اول
مقدمه
نماز در دیدگاه حضرت امام قدس سره از اهمیتى خاص و جایگاهى بس والا برخوردار است به گونه اى که به جرأت مى توان گفت: آنچه در سیره علمى و عملى آن بزرگوار مانند ماه تمام درخشش دارد نماز است.مقدمه
نماز در دیدگاه حضرت امام قدس سره از اهمیتى خاص و جایگاهى بس والا برخوردار است به گونه اى که به جرأت مى توان گفت: آنچه در سیره علمى و عملى آن بزرگوار مانند ماه تمام درخشش دارد نماز است. شاهد این سخن، دو تألیف با عظمت «سرالصلوة» و «آداب الصلوة» است که آن عزیز به رشته تحریر در آورده و در بین تألیفات موجود درباره نماز ـ از متقدمین گرفته تا متأخرین ـ مانندى براى آن نمى توان یافت.
علاوه بر این، در سایر تألیفات اخلاقى ـ عرفانى حضرت امام مانند کتاب شریف «چهل حدیث» در ارتباط با نماز و اهمیت آن مباحثى مطرح گردیده و در سخنرانى ها و دیدارهاى عمومى ایشان مسائل مربوط به نماز مورد عنایت ویژه قرار گرفته است. سیره عملى آن بزرگوار نیز در تمام لحظات زندگى، به ویژه آخرین روزهاى حیاتش، گواه صادقى است بر این مدعا که ان شاءاللّه در این کتاب به نمونه هایى از آن اشاره خواهیم کرد.
هدف اصلى از گردآورى این کتاب، آشنایى جوانان عزیز با دیدگاه هاى ناب حضرت امام درباره نماز و به ویژه بحث حضور قلب در نماز است؛ چرا که به قول آن بزرگوار: نماز همراه با حضور قلب، معجونى است الهى که براى درمان تمام دردها و نقص هاى نفوس فراهم آمده1 و چنین نمازى «قرة العین اهل سلوک و حقیقت معراج قرب محبوب»2 است.
در این روزگار که با توسعه اینترنت و شبکه هاى ماهواره اى، دهکده جهانى محقق گردیده و لحظه به لحظه قلوب جوانان متوجه زرق و برق عالم مادى و عرفان هاى کاذب و عالم کثرات ـ در قبال توحید و توجه کامل به خداوند سبحان ـ مى شود، بهترین و مؤثرترین وسیله پیشگیرى از نفوذ فرهنگ سراسر نیرنگ و فریب غرب، ترویج نماز در جامعه، به ویژه بین جوانان است؛ زیرا این معجون الهى داراى خاصیتى است منحصر به فرد که در هیچ یک از عبادات آن را نتوان یافت.
حضرت امام را در این زمینه سخنى است شنیدنى:
«در بین اطاعات و عبادات، هیچ یک به مرتبه این نماز که معجونى است جامع الهى که متکفل سعادت بشر است و قبولى آن موجب قبولى جمیع اعمال است نمى باشد، پس باید در طلب آن جدیت تامّ نمایید و از کوشش مضایقه نکنید و در راه آن تحمل مشاق [سختى ها] نمایید».3
امید است این وجیزه، به لطف خداوند سبحان بتواند قلوب خوانندگان را از عشق به نماز سیراب و سرشار و دل ها را متوجه این معجون جامع الهى سازد و در ترویج فرهنگ نماز در کشور امام زمان، روحى و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا مؤثر واقع شود. ان شاءاللّه.
در پایان تذکر دو نکته را ضرورى مى دانم:
1. در متن حدیث و سایر مطالب نقل شده از حضرت امام، کلماتى که احتیاج به معناى لغوى داشته، با قلمى متمایز داخل قلاب [ ] آمده تا متن حدیث راحت تر فهمیده شود. همچنین در مواردى که اضافه کردن کلمه اى، خواندن و فهمیدن متن نوشته هاى حضرت امام را آسانتر مى نموده، آن کلمه داخل قلاب[] آمده است.
2. در ترجمه آیات قرآنى در مواردى از ترجمه قرآن بر اساس المیزان، اثر حجت الاسلام آقاى سیدمحمدرضا صفوى استفاده کرده ام.
3. در مواردى که ازمتن کتاب هاى حضرت امام استفاده شده، اگر در متن، به پاورقى یاپى نوشت اشاره شده است، در صورت نیاز، از همان پاورقى یا پى نوشت در پاورقى کتاب حاضر استفاده شده است.
زمستان 86 ـ حسن قدوسى زاده
فصل اول
اهمیت نماز در سیره علمى و عملى امام
الف. نماز در سیره علمى امام
حضرت امام قدس سره در دو کتاب سرالصلوة و آداب الصلوة که به شرح مبسوط اسرار نماز پرداخته اند و همچنین در کتاب چهل حدیث، در شرح حدیث بیست و ششم ]حضور قلب در عبادات] با جملاتى بسیار بلند، به توصیف جایگاه والاى نماز در بین عبادات اشاره نموده و خواننده را به تفکر عمیق و توجه بسیار ویژه به این عبادت الهى فرا مى خوانند. آنچه در ذیل مى آید نمونه هایى است از این توصیف ها:
1. سرمایه سعادت
«سرمایه سعادت عالم آخرت و وسیله زندگانى روزگارهاى غیرمتناهى نماز است.»4
2. باب الابواب
«نماز که باب الابواب محضر ربوبیت و حضور درگاه اوست.»5
3. نردبان عروج
«نماز که در بین عبادات و مناسک الهیه سمت جامعیت و عمودیت دارد... و بُراق سیر و رَفرَف عروج اهل معرفت و اصحاب قلوب نماز است.»6
«میزان در کمال انسانیت و حقیقت آن، عروج به معراج حقیقى و صعود به اوج کمال و وصول به باب اللّه، با مرقات [نردبان] نماز است.»7
4. ترکیب قدسى
«مطلق عبادات و خصوصا نماز، که یکى از ترکیبات قدسیه است که بِیَدَىِ الجلال و الجمال فراهم آمده و تصفیه شده [است].»8
5. ثناى حق به جمیع اسماء و صفات
«عبادات، مطلقا باب ثناى معبود است؛ منتها هر یک از آنها ثناى حق است به نعتى از نعوت [صفتى از صفات] و اسمى از اسما [حق ]مگر نماز که ثناى حق است به جمیع اسماء و صفات.»9
6. ذکر جامع و اسم اعظم
«فطرت شهمه بشر عاشق سعادت مطلقه است؛ زیرا که فطرت، کمال طلب و راحت طلب است و حقیقت سعادت، کمال مطلق و راحت مطلق است و آن در نماز که خیرالاعمال است قلبا و قالبا و ظهورا و بطونا حاصل آید؛ زیرا که صلوة به حسب صورت و ظاهر، ذکر کبیر و جامع است و ثناى به اسم اعظم است که مستجمع جمیع شئون الهیه است.»10
7. معجون روحانى ساخته شده به دست جمال و جلال حق
«اى عزیز! تو نیز به قدر میسور و مقدار مقدور، این وقت مناجات را غنیمت شمار و به آداب قلبیه آن قیام کن، و به قلب خود بفهمان که مایه حیات ابدى اخروى و سرچشمه فضایل نفسانیه و رأس المال [سرمایه] کرامات غیر متناهیه به مراودت و مؤانست با حق است و مناجات با او، خصوصا نماز که معجون روحانى ساخته شده با دست جمال و جلال حق است و از جمیع عبادات جامعتر و کاملتر است.»11
8. کاملترین راه سیر و سلوک و پیروزى در جهاد اکبر
«فرزندم12 ، از خود خواهى و خود بینى به درآى که این ارث شیطان است که به واسطه خود بینى و خود خواهى از امر خداى تعالى به خضوع براى ولىّ و صفىّ [برگزیده] او جلّ و علا سر باز زد. و بدان که تمام گرفتاریهاى بنى آدم از این ارث شیطانى است که اصل اصول فتنه است، و شاید آیه شریفه «وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ»13 در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیطان بزرگ و جنود آن، که در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس براى رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزى رسید همه چیز و همه کس اصلاح مى شود.
پسرم، سعى کن که به این پیروزى دست یابى، یا دست به بعض مراحل آن.
همّت کن و از هواهاى نفسانیه، که حدّ و حصر ندارد بکاه، و از خداى متعال جلّ و علا استمداد کن که بى مدد او کس به جایى نرسد. و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقّق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون [نهفته] در آن و اسرار مرموز آن، و لو به قدر طاقت خویش، شمّه اى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم، و دور نمایى از صلاة معراج سیّد انبیاء و عرفاء علیه و علیهم و على آله الصّلاة و السّلام را مشاهده کردیم، که خداوند منّان ما و شما را به این نعمت بزرگ منّت نهد.»14
«و اگر روزگار به عارفى ربانى مهلت دهد، مى تواند تمام منازل سایرین و معارج عارفین را، از منزلگاه یقظه تا اقصاى منزل توحید، از این معجون الهى و حبل متصل بین خالق و مخلوق خارج کند.»15
ب. نماز در سیره عملى امام
1. دو رکعت نماز مقبول
حضرت امام در خاطره اى، در مورد دستگیریشان در شب پانزده خرداد فرموده اند:
به آنها [نظامیانى که امام را به تهران انتقال مى دادند] گفتم ماشین را نگه دارید تا من نماز بخوانم ـ وقتى ایشان را سوار اتومبیل کردند قبل از نماز صبح بود ـ گفتند: نمى شود. گفتم: حالا چرا اینقدر متوحش هستید و مى ترسید؟ گفتند: آخر مردم خیلى به شما علاقه دارند، اگر ما را بگیرند تکه تکه مان مى کنند. اتومبیلهایى هم که بایستى مراقب این اتومبیل باشند عقب مانده بودند و اینها متوحش بودند که مبادا آنها گیر مردم افتاده باشند. من اصرار کردم نگه دارید نماز بخوانم. نگه نداشتند. گفتم نگه دارید تیمم بکنم، نگذاشتند. یک مرتبه اتومبیل پنچر شد. من هم از اتومبیل پایین آمدم و تیمم کردم. بعد به اتومبیل برگشتم و نماز خواندم و به تهران آمدیم. امام اضافه فرمودند: شاید در تمام عمرم همان دو رکعت نماز را که پشت به قبله، با تیمم و در ماشین خواندم، خداوند قبول کرده باشد.16
2. تا نماز نمى خواندند افطار نمى کردند
امام در ماه رمضان، در هواى پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط، روزى هجده ساعت روزه مى گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل به جا نمى آوردند افطار نمى کردند.17
3. اهتمام به نماز در حساس ترین لحظات
ظهر آن روزى که مرحوم حاج آقا مصطفى رحلت کرده بودند و منزل امام پر بود از کسانى که براى تسلیت به محضر ایشان مى آمدند؛ وقتى همه رفتند، تا اذان ظهر شد امام بلند شده و تشریف بردند و وضو گرفتند و فرمودند: من مى روم مسجد. گفتم: اى واى، آقا امروز هم برنامه همیشگى نماز جماعت خود را ترک نمى کنند. لذا به یکى از خادم ها گفتم: زود برود به خادم مسجد خبر دهد. وقتى مردم فهمیدند که امام به مسجد مى آیند جمعیت از هر طرف به مسجد ریختند.18
روزى که شاه فرار کرد ما در نوفل لوشاتو بودیم، پلیس فرانسه خیابان اصلى نوفل لوشاتو را بست، تمام خبرنگاران کشورهاى مختلف از آفریقا، آسیا، اروپا و آمریکا آنجا بودند و شاید صد و پنجاه دوربین فقط صحبت امام را مستقیم پخش مى کردند... براى اینکه خبر بزرگترین حادثه سال را مخابره کنند. شاه رفته بود و آنها مى خواستند ببینند امام چه تصمیمى دارند. امام بر روى صندلى ایستاده بودند در کنار خیابان، تمام دوربینها بر روى ایشان متمرکز شده بود. امام چند دقیقه صحبت کردند و مسائل خودشان را گفتند. من کنار ایشان ایستاده بودم. یک مرتبه برگشتند و گفتند: احمد! ظهر شده؟ گفتم بله الان ظهر است. بى درنگ امام گفتند: والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته.
شما ببینید در چه لحظه اى امام صحبتهایشان را رها کردند. براى اینکه نمازشان را اول وقت بخوانند. یعنى در جایى که تلویزیون هاى سراسرى که هر کدام میلیونها آدم بیننده دارد، سى. ان. ان آمریکا بود، بى. بى. سى لندن بود تمام تلویزیونها چه در آمریکا و چه در اروپا بودند. خبرگزاریها همه بودند، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، رویتر و تمام خبرنگاران روزنامه ها، مجلات و رادیو تلویزیون ها. در چنین موقعیت حساسى امام حرفشان را قطع کردند و رفتند سراغ نماز.19
4. با شنیدن کلمات نماز به هوش آمدند
امام به نماز اول وقت خیلى علاقه داشتند، حتى در آخرین روز که تقریبا ساعت 10 شب بود که این اتفاق افتاد نماز مغرب و عشا را با اشاره خواندند، در حالت بیهوشى بودند، یکى از دکترها رفت بالاى سرشان و براى اینکه آقا را شاید به وسیله نماز بشود به هوش بیاورد، گفت: آقا! وقت نمازه. همین که گفت وقت نمازه، آقا به هوش آمدند و نمازشان را با اشاره دست خواندند. از صبح آن روز هم مرتب از ما سؤال مى کردند که چقدر به ظهر مانده؟ چون خودشان ساعت دم دستشان نبود و آن قدرت را نداشتند که به ساعت نگاه کنند. یک ربع به یک ربع از ما مى پرسیدند. نه به خاطر اینکه نمازشان قضا نشود، به خاطر اینکه نماز را اول وقت بخوانند.20