ستون

نماز ستون دین است

ستون

نماز ستون دین است

ستون
بسم الله الرحمن الرحیم
هدف این وبلاگ پرداختن به جزئیاتی از نماز به صورت های مختلف هست که در محافل دیگه کمتر به اونا پرداخته شده است.
ان شاءالله.


برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

آخرین نظرات
سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۰۵ ب.ظ

نماز شب شهیدان

  نجوای قرآن (شهید عباس صالحی)

 یک روز دیدم دارد جایی را حفر می‌کند گفتم: چه می‌کنی؟ گفت: دارم قبر می‌کنم. من رفتم کمکش. حفره‌ای شد به عمق دو متر، طوری که دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب‌ها "شهید عباس صالح" با چراغ قوه می‌رفت آنجا و با خدای خویش خلوت می‌کرد چه زیبا بود ترنم عشق از لبهای او که نجوا می‌کرد قرآن را و مناجات علی (ع) را و دیدنی بود نماز شب و سوز نیمه شبش!

 **************

   پیک حق (شهید حسین صنعتکار)

 شهید حسین صنعتکار بسیار مقیّد به خواندن نماز شب بود. و این روحیه را در عمل به سایرین منتقل می‌کرد هر کس دو روز با حسین بود نماز شب خوان می‌شد. یکبار از او پرسیدم: شبی شده است که از خواب بیدار نشوی؟

 با تبسمی ملیح گفت:‌ یک شب از شدت ضعف و بی‌خوابی، خواب ماندم. با نیش پشه‌ای از خواب بیدار شدم. ساعت سه بامداد است. به قدری خوشحال شدم که نهایت نداشت چرا که یک پیک حق در قالب پشه مرا از خواب بیدار کرده بود تا نمازم فوت نشود.

 ***************

  رزم شبانه (شهید رامین عبقری)

 یکی از همرزمان پسرم "رامین عبقبری" تعریف می‌کرد که رامین شب‌هایی را که پست نگهبانی نداشت، به کسی که نوبتش بود می‌گفت: مرا برای رزم شبانه (نماز شب) بیدار کن! چون در سنگر جا برای ایستادن نبود، "شهید رامین عبقری" نماز شب را به طور نشسته می‌خواند. در آن ‌سوز سرما جای گرم را رها می‌کرد و با آب منبع وضو می‌ساخت و نماز را با حضور قلب و خلوص نیت به جا می‌آورد.

 ***************

  ایثار در نیمه شب ( شهید کلیم الله فلاح نژاد)

 شب بود و همه رزمنده‌ها خواب بودند. شهید کلیم الله فلاح نژاد برای ادای نماز شب برخاست ناگهان شیء آتش زایی را می‌بیند که گوشه مهمات افتاده و آتش گرفته است. دلش نمی‌آید بچه‌ها را از خواب بیدار کند. پتو بر می‌دارد و با دست و پا، تند تند آتش را خاموش می‌کند. تمام دست و پا و کفش ایشان دچار سوختگی می‌شود اگر او بیدار نمی‌شد و این از خود گذشتگی را انجام نمی‌داد همه مهمات‌ها از بین می‌رفت و هم جان عزیزان رزمنده به خطر می‌افتاد.

 ***************

شهادت در حین نماز شب (شهید گمنام)

 صبح روز بعد والفجر (1) که برای انتقال شهدا و بقیه مجروحان به منطقه رفتیم با یک صحنه عجیب رو به رو شدم. در بین شهدا، برادری بود که دیشب مجروح شده بود. این برادر روی سجاده‌ای نشسته بود. قرآن و مهرش روی سجاده و هر دو دستش شدیداً مجروح بود. او با همین حالت شهید شده بود. از خودم پرسیدم: اینها با این وضع، نماز شبشان را ترک نکردند، ما کجای راه هستیم؟


منبغ:سنگر نماز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۲۸
عبد الله

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی